روانشناسی رینوپلاستی

اشتغال به حرفه جراحی پلاستیک بینی در ابتدا دلهره آور است.هر جراح پلاستیک علاقمند است

که تاثیر خودرا در این حرفه گذاشته و نتیجه سالها آموزش خودرا به حیطه عمل آورد اگرچه

آموزش عملا آغاز شده است . البته آنچه جراح جوان را بخود جذب می کند مهارت تکنیکی و

تسلط به آخرین تکنیک ها می باشد.جراحان بخصوص جوانترها به این سرفصل علاقمند نیستند

گرچه آشنایی به روانشناسی اهمیت بسیاری درتوفیق جراح درحرفه خود دارد.

 

از رشته روانپزشکی که بگذریم جراحی زیبایی بیش از هر رشته دیگری در پزشکی مطالعه روابط

انسان هاست.رضایت بیمارچیزی بیش ازنتایج عمل یا مهارت جراح است .بیماران بدلایل واقعی

ومبهم زیادی به سرویس ما مراجعه می کنند.در حقیقت آنها به ما نیاز ندارند اما همزمان امیدوارند

که ما چیزی برای ارائه به آنان داشته باشیم تا یکی از نیازهای اصلی آنها را برآورده سازیم تا

بدینوسیله احساس اعتمادبه نفس بیشتری بدست آورده ودر نزد دیگران ارزشمندتر شوند.

بیماران اغلب قبل از اینکه جراح یا حتی نوع دقیق عمل را انتخاب کنند تصمیم به جراحی  گرفته اند.

هدف اصلی آنها از مراجعه به مطب این است که ببینندآیا ما جراح مناسب برای این کار هستیم یا نه.

به همین ترتیب بسیاری ازجراحان جوان فکرمی کنند که باید مهارت خودرا در معرض فروش گذارند.

در حالیکه تمرکز اصلی آنها باید این باشد که آیا براساس مهارت و شخصیت شان این بیماران مناسب

جراحی توسط آنان هستند یا نه.

 

با مرسوم شدن جراحی زیبایی این عمل شبیه خرید اجناس لوکس شده است.این امر فواید ومضرات خاص

خودرا دارد.اگر مثبت بنگریم بهبود زیبایی بنحو گسترده تری در دسترس افرادی قرار گرفته که قبلا بدان

دسترسی نداشته اند.از طرف دیگرزمان زیادی برای تصمیم گیری صحیح برای عمل مانند گذشته گذاشته

نمی شود.انتخاب جراح با عجله بوده وگفتگوی جراح با بیمار قبل از عمل اغلب نا کافی است.علاوه بر این

تعداد رشته هایی که به این اعمال می پردازند به نحو بی سابقه ای افزایش یافته است.تبلیغات تجاری و

رسانه ها انتظارات غیر واقعی  را بدانجا رسانده اند که برخی بیماران گمان می کنند که با تزریق ژل یا

کاربرد لیزر می توانند به همان نتایج جراحی زیبایی بینی برسند.

روانشناسی در جراحی بینی بسیار مهم تر از سایر جراحی های زیبایی است زیرا بیمارانی که بخاطر پیری

جراحی صورت انجام می دهند بدنبال برگرداندن چهره سابق ومقبول خودهستند در حالیکه متقاضیان

رینوپلاستی از زمان بلوغ درگیر سرخوردگی ناشی از ظاهر بینی خود می باشند.آنها وسواس بیشتری

نسبت به تغییرات ایجاد شده در مقایسه با چهره ایده آل خوددارند گرچه ممکن است نتوانند آن را به زبان

آورند.چنانچه عمل نتواند ظاهر آنان را مطابق با تصور ایده ال در آورددچار اضطراب عمیقی خواهند گردید

این امر خصوصا در در عمل های مجدد که بیماران سابقه ناامیدی داشته اند صادق است.

اهمیت این مسئله نباید نادیده گرفته شود.حمله فیزیکی به جراح گرچه نادر است اما واقعی است.در ده سال

بین ۱۹۹۵ تا۲۰۰۵ در آمریکا ۵ جراح پلاستیک توسط بیماران سابقشان کشته شده اند.همه ما ویژگی های

روانی خاصی داریم که در مواجهه با محیط آن را ابراز می کنیم.در زمان استرس این واکنش ها افراطی

می شود.برخی ازما توفانهای زندگی خودرا با شوخی می گذرانیم.برخی درخود رفته وافسرده می شویم.برخی

تهاجمی شده و به دیگران حمله می کنیم.تیپ شخصیتی بیمارمهم ترین عامل پیش بینی کننده واکنش بیمار به

نتایج غیر منتظره جراحی خواهد بود.

چه چیزهایی بیماران را ناراضی می کند

تمرکز بر روی علل نارضایتی بیماران  توجه مارا به عوامل مربوط به جراح کم می کند.ازآنجا که تنها بر

روی عوامل مربوط به جراح تاثیرگزار هستیم باید آنها را عمیق تر بررسی کنیم.ممکن است در اکثر اوقات

برای شما سخت باشد که قبول کنید نارضایتی بحق بیماران ناشی از عدم توفیق شما در برآوردن انتظاراتشان

است.با کمی خوش شانسی این اتفاق غیر معمول است اما طبق این سخن قدیمی اگر شما هیچ عارضه

جراحی ندارید احتمالا تعداد عمل کافی ندارید.حتی ماهرترین و دقیق ترین ما نیز درصدی عمل مجدد داریم

داشتن درصد خیلی پایین عمل مجدد نشانه آن نیست که جراح بزرگی هستید.احتمالا بیماران ناراضی شما

به پزشکان دیگری برای عمل مجدد مراجعه می کنند.

انتظارات بیماران ممکن  است بدلایل متعددی برآورده نشود که برخی در کنترل شما نمی باشند.نتیجه عمل گاه

مطلوب نیست.علیرغم تلاش فراوان شما در اجتناب ازعوارض گاه بیمار گرفتار آنها می شود.گاه شما

بیمار خودرا با دادن وعده هایی که قادر به انجام آن نیستید گمراه کرده اید.ممکن است توجه وزمان کافی

به بیمار خود مبذول نکرده اید.ممکن است به بیمار پیشنهاد کاشت چانه داده باشید در حالی که وی به آن

علاقه مند نباشد.ممکن است هنگامی که نگرانی های بعد ازعمل خودرا بازگو می کرده سردو بی احساس

بوده باشید.ممکن است بیماری را برای عمل قبول کرده باشید که مورد مناسبی برای جراحی نمی باشد.

بسیاری از این عوامل قابل اجتنابند.رضایت بیماران همانقدروابسته به جراحی است که به دیدگاه ورفتار

شما نسبت به بیمار وشخصیت بیمار.

طبق یک بررسی به عمل آمده ۵۱ درصد نارضایتی بیماران ناشی از نبود گفتگوی مناسب بین بیمار و جراح

است.رابطه قوی قبل ازعمل باعث تقویت آن بعد از عمل در صورت بروز مشکلات خواهد شد.در عوض

رابطه ضعیف قبل از عمل در صورت بروز مشکل کاملا تخریب خواهد شد.

پیشگیری از نارضایتی بیماران

گفته معروفی از دکترآندرسن نقل شده که می گویدمهم نیست که چقدر عالی عمل می کنید شما باید تلاش

کنید تا بدعمل نکنید.البته بهترین دفاع برای جلوگیری از نارضایتی کار خوب است امادر اکثرموارد نتیجه

راضی کننده ای است که ازنظراکثرمردم خوب است اماکامل نیست.این نتایج می تواندیک بیمار بسیارخوشحال

یاراضی اما مختصری ناامید وبالاخره یک بیمار بسیار ناراضی ایجادکند.بیماری که انتظارات معقول داردو

بخوبی از اومراقبت شده ایرادات جزیی راندیده می گیرد.بیمار دیگری بانتیجه مشابهی که انتظار بسیار

بالاتری دارد ویا بخوبی مراقبت نشده دچار نارضایتی مزمن خواهد گردید.

اگرازبیماری خوشتان نمی آید اورا عمل نکنید.شما باید بیماران خوشحالی را عمل کنید که آنهارادوست

دارید.این نکته احتمالا مهمترین جنبه انتخاب بیماراست.درصد کمی ازبیماران نظر منفی روی تقریبا تمام

جنبه های زندگی خود دارند ونمی توان انتظار داشت که دیدگاه بهتری نسبت به عمل شما داشته باشند.

اینهاافراد بدبینی هستند که اثرات منفی رادرزندگی خوداغراق می کنند.بسیاری ازآنها نسبت به پزشکان

بی اعتمادند.بنابراین احتمال رضایت آنها حتی دربهترین نتایج کم است.خوشبختانه تشخیص این بیماران

درویزیت قبل از عمل آسان است.احتمال خوشحال ماندن افراد خوشحال بعدازعمل حتی درصورت کامل

نبودن نتایج بیشتربوده ودوستان خوشحال مانندخودرابیشتر به نزدشما خواهندفرستاد وبه این ترتیب بیماران

بهتری راجذب خواهید نمود.

آنچه ما انتخاب بیمار می نامیم در حقیقت برعکس است.شما بیماران راانتخاب نمی کنید بلکه بیماران

شماراانتخاب می کنند.شما دربان فعالیت خود هستید.درنهایت می توانید بیمار را رد کنید.این نه بخاطر

نتیجه احتمالی عمل است بلکه بخاطر آنچه بیمار درباره شمافکرخواهد کرد است.واین تفکر معیار موفقیت

شما خواهدبود.

جستجوی انگیزه های بیماران.اگر احساس کردید هدف بیمارچیزی غیرازبرآوردن نیاز های خود می باشد

ازانجام جراحی صرفنظر نمایید.بیماری که در پاسخ به انگیزه های خارجی تن به عمل می دهد حتی در

صورت نتایج عالی ناراضی خواهد بود.انگیزه نامناسب وتصوربدنی ضعیف بیمارازخوداحتمال بی ثباتی

روانی ونارضایی بیماررا بالا خواهدبرد.

 

روی خوشحال نگه داشتن بیماران خود کار کنید.وقتی بیماران آماده عمل می شوندهیجان زده وخوش بین

هستند.آنها می خواهندارتباط مولدی باشماداشته باشند.برخلاف عقیده عموم اکثر متقاضیان عمل زیبایی

افرادمتعهد وشادی هستندکه علاقمند بهبود وضع خود هستند.آزمایشات به کرات نشان داده اند که متقاضیان

جراحی زیبایی در رنج نرمال اعتماد به نفس هستند گرچه در جنبه خاصی از تصویر خودضعف دارند.

آنها کمتر غیر منطقی ناراضی آشفته یا دچار بیماری فیزیکی می باشند.بعلاوه بیشترآنان انتظار کمال ندارند

هنگامی آنان ناراضی خواهند شدکه مابا شیوه پاسخ خود به آنها به عدم رضایت آنها دامن زده ایم.

 

بیشترگوش دهید.ممکن است برای شمااغواکننده باشد که در ضمن مشاوره داستان هایی در مورد اعمال

موفقیت آمیز خود ویا آنچه بیماران  به آن نیازدارند تعریف کنید.وقت بیشتری برای گوش کردن اختصاص

دهید.سوالات بیماران نکات بسیاری را می تواند برای شما آشکار سازد.اگر موضوع مشاوره در باره شما

باشد شانس خودرا درباره مناسب بودن بیمار از دست خواهیدداد.

درباره انگیزه های خود برای عمل صادق باشید.جراحان باتجربه از یک حس ششم برای اجتناب از پذیرش

بیماران مشکل دار برخوردارند.جراحان جوان در اوایل کار خود تقریبا هر بیماری را می پذیرند زیرا مایل

نیستند بیماران خودرااز دست بدهند واغلب این حقیقت را که ممکن است این بیمار برای وی مناسب نباشد

.رانادیده می گیرند.بنابراین گاه تعهد غیرخودخواهانه مستلزم قربانی های کوتاه مدت مانند امتناع ازعمل است

این کار دردرازمدت برای حرفه شمامفیدخواهدبود.

با محدودیت های خود آشنا شده و به آنها احترام بگذارید.بسیار مهم است که به بیمارخود آنچه را قادر به

انجام آن نیستید بگویید تا آنچه را که می توانید.غرور خود راکنترل کنید.شما قادر به انجام همه کاری نیستید.

غولهای رشته ما در بیشتر اوقات بیش از چهار یا پنج عمل راانجام نمی دهند.آنها مهارت خودرادریک

تکنیک به کمال میرسانند.این بدان معنی نیست که منحنی یادگیری خودرا متوقف سازید بلکه کاملا برعکس

منتها مکان خودرا روی منحنی بشناسید.اگر تکنیک جدیدی را در همایش اخیرا آموخته اید به بیمار بگویید

که مزایای این روش هنوز کاملا مشخص نشده است.ازخود بپرسید آیا این روش منجر به راضی تر شدن

بیمارتان خواهدگردید؟ اگر بیماری از گرفت دنده سود می برد وشما این کاررا سالی یکبار انجام می دهیدهه احتما

بهتراست  اورا به همکاری که تجربه بیشتری در این زمینه دارد ارجاع دهید.چهار عمل رویژن احتمالا

چیزی نیست که در پنجاه عمل خود بدنبال آن باشید.بنابراین درجاتی از محافظه کاری در ابتدا باید وجودداشته

باشد تا یک بیمار ناراضی حرفه درحال رشد شمارا در ابتدا به مخاطره نیاندازد.

نگذارید مغزتان حس ششمتان رامغلوب کند.حس شما همیشه راست نمی گوید اما اغلب اوقات حق دارد.

اولین برداشت شما در پنج دقیقه اول  از بیمار مشخص خواهد کرد که روند کار تا پایان عمل چگونه خواهد

بود.مالکوم کالدول در کتاب خود می گوید که حس ششم ما ارزیابی سریع تری ودقیق تری نسبت آنالیز

گسترده دارد.بیماری که شما از ابتدا گمان می کنید مشکل ایجاد خواهد نمود به احتمال زیا د اینگونه خواهد

کرد.بیشتر پزشکان تحت فشار “انجام کارخوب” هستند.امید به اینکه تکنیک برتر شما بیمار نامناسب از

نظرروانی را راضی خواهد کرد بیهوده است.اگر مطمئن نیستید که بیماری برای عمل مناسب است وقت

بیشتری را با او بگذرانید.اگر شک شما تقویت شد بهتراست از عمل منصرف شوید تا آنکه ساعات بسیاری

رابا یک بیمار ناراضی پس از عمل صرف کنید.بیادداشته باشید  در برخی از شخصیت ها هر چه وقت بیشتری

بگذارید آنها از نظر روانی سالمتر خواهند بود.

فواید عمل را زیر قیمت بفروشید.قبل از عمل درحالیکه سطح انتظارات بیمار را تعیین می کنید چه با تصویر

نگاری کامپیوتری یا وسایل دیگر سطح توقعات بیماررا پایین بیاورید تا بتوانید بیشتر از انتظار  کاررا تحویل

دهید.ما معمولا تصویری کمتر از حد ایده آل را به بیمار نشان می دهیم وبه بیمار می گوییم که عمل ناکامل

است .چنانچه بیمار با نتیجه متوسط راضی باشد به احتمال زیاد برای بیمار کار بهتری را ارائه خواهیم کرد.

در بیماری که نیاز به پروتز چانه دارد هشیار باشید.چنانچه فکر می کنید بیمار از این عمل سود می برد اورا

برای این کار تحت فشار نگذارید.چنانچه نتیجه کامل نباشد وعمل را شما پیشنهاد کرده باشید درجه نارضایتی

بیمار به شدت بالا خواهدرفت.

 

بیماران را بخوبی آگاه کنید.یک جمله بین جراحان با تجربه وجوددارد.”آنچه به بیماران قبل از عمل می گویید

توضیح است……وآنچه بعداز عمل می گوییدعذر تراشی است”. در واقع بیماران تنها درصد کمی از آنچه

شما می گویید می شنوند بنابراین درمشاوره بیماررا به طرح سوال تحریک کنید آهسته سخن بگویید مرتب

تکرار کنید ویک مطلب را به چندین شکل بیان کنید.

ما بصورت روتین بیماران را برای باردوم قبل از عمل ویزیت می کنیم تا نه تنها مناسب بودن آنها برای عمل

بررسی کنیم بلکه مجددا اطلاعات را زمانی که بیمار از استرس کمتری دارد به وی ارائه کنیم.ما معمولا

برگه ای به بیمار می دهیم که در آن ذکر شده بیمار تمام توضیحات و راهنمایی های مربوط به عمل را

مطالعه کرده است .با این کاربیمار در روند درمانی شریک شده ومسئولیت پذیر می گردد.

احتمال عمل مجدد را به بیمار گوشزد کنید.صحبت درباره این مسائل سخت است وبیمار نیز نمی خواهد آن

بشنود .این اشتباه است.ما معمولا لیستی از مراقبت ها وعوارض را به بیمار ارائه می کنیم.بیماران باید

فرصت مطالعه داشته باشند وبدین وسیله بعد عمل با مسائل جدیدی که بنظر آنها مشکوک بنظر میرسد

غافلگیر نشوند.

به بیمارانتان احترام بگذارید.مودب و محترم باشید.بیمارانتان رامعطل نگذاریدو در صورت لزوم عذرخواهی

کنید.وقت کافی برای پاسخ به سوالاتشان بگذارید.بیماران اگر احساس کنند شما از آنها مراقبت کافی دارید

راضی تر خواهندبود .اگر اینگونه نباشید بیماران این رفتار شما را به تمامی جنبه های درمان شما تعمیم

خواهندداد.دراین صورت حرفه شما پراز بیمارانی خواهد شدکه مرتب نقایص کوچک شما را بیاد می آورند

تا کسانی که ایرادات جزئی شما می پذیرند.

علایم پیش هشداردهنده نارضایتی بیمار

بیمارانی که در بحران های زندگی هستند

گاهی بیماران بعداز طلاق  بیکارشدن  حادثه یا بیماری یا عزاداری درخواست جراحی زیبایی می کنند.یا

برخی قبل از عروسی یا فراغت از تحصیل چنین کاری می کنند.مراقب انجام جراحی در بحبوحه حوادث

مهم زندگی چه منفی چه مثبت باشید زیرا این ها استرسور های مهم زندگی هستند.همچنین مهم است

منطق بیماررا نیز بشنوید.درست است که اگر فردی اعتماد به نفس بیشتری در اثر جراحی زیبایی بدست

آورد می تواند موفقیت بیشتری در همسریابی یا پیداکردن کار داشته باشد اما تصمیم به جراحی درچنین

استرس های شدیدی  می تواند عواقب ناخواسته ای داشته باشد.بیمارانی که گمان می کنند جراحی زیبایی

پاسخ نیازهایشان است  ممکن است بعد از رفع استرس به گونه دیگری فکر کنند.بیماران از نظر ذهنی

بایددرحدی باشند که بتوانندروی بهبودی بعدعمل تمرکز کنند.تصمیم به عمل باید پس ثابت شدن زندگی

گرفته شود.شواهد نشان می دهند که بیمارانی که بعلل درونی تن به جراحی می دهند راضی تراز بیمارانی

هستند که بعلل خارجی جراحی می کنند.بنابراین گرچه جراحی می تواند فوائد ثانوی در زندگی بیمار داشته

باشد اما نباید علت اولیه جراحی باشد.

بیمارانی که دغدغه های فرهنگی دارند

برخی از بیماران از اینکه بیمار “بینی خانوادگی”خودرا می خواهد عمل کند توسط خانواده نکوهش

می شوند .دربرخی قومیت ها جراحی بینی توسط سایر اعضا محکوم می شود.تا حد ممکن باید خانواده

آگاه بوده واز بیمار حمایت کنند.در هر صورت فشار دوستان وخانواده بعد عمل می تواند باعث ناراضی

شدن بیمارشود.همچنین بیمار بایداز محدودیت های عمل روی بینی نژادهای آگاه شود.درپوست تیره اسکارها

واضح ترند وارتفاع کم بینی امکان افزایش اندازه بینی را کاهش می دهد.

علل داخلی

عوامل زیر علل روانی نارضایتی بعدازعمل است اما نباید علتی  برای نا مهربانی با بیماران باشد.

اختلالات خلقی

افسردگی:۹.۵درصد از مردم از یک اختلال خلقی رنج می برند و زنان دو برابر مردان افسرده می شوند

افسردگی قبل از عمل هشدار دهنده افسردگی بعد از عمل است.افسردگی بعد عمل در جراحی زیبایی بینی

شایع تراز اعمال دیگر است بنابراین تشخیص آن قبل از عمل حیاتی تر است.اگر بیمار سابقه قبلی افسردگی

دارد باید به او در مورد افسردگی بعد عمل هشدار داد.باید از حمایت کافی از بیمار دردوران نقاهت اطمینان

حاصل کرد.

اختلالات اضطرابی

اختلال اضطرابی منتشر ۱۸ درصد مردم رادرگیر می کند که گاه افسردگی همراه آن است .آنها گرچه ممکن

است کاندید های خوبی برای عمل باشند اما نیاز به توجه ومراقبت های بیشتری دارند .آنها بدبین بوده وحتی

دردوران نقاهت عادی ممکن است در هم بریزند.استرس جراحی  علایم رابدتر می کند.با این حال اطمینان

دادن می تواند رضایت بیماران بدست آورد.

اختلال بدشکلی بدن

بیماری نادری است امااختلال روانپزشکی جدی است که در آن بیمار مشغولیت بیمارگونه ای به نقایص

جزئی یا خیالی بدن خوددارد.آنها افراد اغلب نرمال یا حتی  بسیارجذابی هستند که  معتقدند آنقدر زشت

هستند که نمی توانند تعامل اجتماعی خوبی داشته باشند.این بیماری ۱تا ۲ درصد جامعه و ۵تا ۱۵ درصد

متقاضیان جراحی زیبایی رادر بر می گیرد.بینی سومین محل مورد شکایت بیماران است(بعداز پوست ومو)

بنابراین جراحان پلاستیک صورت باید درمورد آن هوشیارباشند.افراد درون گرا کمال گرا وابسته ومردم

که بسیار به انتقاد حساسند مستعد این بیماری هستند.آنها منکر بیماری بوده ونیاز به درمان را از ترس

طرد شدن نمی پذیرند.بیماری های روانی همزمان مانند اضطراب اختلال وسواسی اجباری وافسردگی در آنها

شایع است.فکر به خودکشی در ۸۰درصد آنها دیده می شود و خودکشی موفق درآنها دوبرابر بیماران افسرده

و۴۵ برابر افراد جامعه است.این بیماران باید قبل از عمل شناسایی شده واز لیست حذف شوند زیرا عمل

محکوم به شکست و نارضایی است.

 

شخصیت های مرزی

شخصیت های مرزی یا سندرم گولدیلاکس دربسیاری از جنبه های زندگی وازجمله روابط فردی ا فکار  خلق

رفتار وتصویر بدنی ناپایدار هستند.اکثر آنها زن بوده و بسیار هشیار  متملق و گول زننده هستند و بدین دلیل

در برخورد اول مشخص نمی شوند.در مواجهه با انها که در برخورد اول بیش از حد خودمانی می شوند

هشیار باشید.این عبارات را از آنها زیاد می شنوید “تازه فهمیدم که فقط جراحی با توانایی های شما میتواند

به من کمک کند”یا شما اولین نفری هستید که مرا کاملا درک کردید.این شخصیت ها به افراط کشیده

می شوند ومطلق گرا هستند فرآیندی که “جداشدگی”نام دارد..درحالیکه قبل از عمل شما ایده آل هستید

بعد از عمل به همان راحتی منفور خواهید شد.سندرم گولدیلاکس با حالات نمایشی همراه است.عملکرد

این بیماران بالاست اما آنها از عملکرد های فراوان خود  جهت آلت دست کردن دیگران ومرکز توجه

شدن خود استفاده می کنند.آنها فقط هنگامی راضی خواهند بود که همه چیز درست باشد.آنها از درک

شخصیت خود عاجزند وتمام تقصیرهارا به گردن شما خواهند انداخت.

بیماران هویت از دست داده تغییرات ناشی از عمل زیبایی بینی را هرچه جزئی باشد عامل از دست رفتن

آنچه خوداصلی می نامند می دانندوقتی جزئیات را از آنها می پرسید مبهم غیر دقیق بوده نمی توانند توصیف

مشخصی از مشکل ارائه دهند.این باعث ناامیدی جراح و بیمار هر دو می گردد  وباعث بروز خشم از سوی

بیما رخواهدگردید .علاوه بر شکایات بینی دردهای جسمی همچون انسدادتنفسی درد و حساسیت بخصوص

روی رینیون دارند.هرچه مدت مشاوره طولانی تر شود این بیماران خود را بیشتر نشان می دهند.بنا براین

در صورت شک باید از عمل این بیماران صرفنظر نمود.رفتار ناپایدار این بیماران باعث عزلت گزینی

نارضایتی ورفتار خود تخریبی در آنها خواهد گردید.

اختلالات شخصیتی

اینها اختلالات روانپزشکی هستند که بطور مکرر در بیماران متقاضی جراحی بینی دیده می شوند

شخصیت بیگانه:اگر با بیماری مواجه شدید که افکاریارفتاری کمی عجیب دارد یا در ایجاد ارتباط

معنی داری با شکست مواجه شدید با این شخصیت مواجه هستید .در مشاوره اولیه احساس می کنید

که یک چیزی کم است یا یک چیزی درست نیست .به این حس خود احترام بگذارید زیرا با ادامه مشاوره

بیمارطبیعی تر جلوه می کند .آنها افکار توام با سوءظن داشته وسابقه و انگیزه های خودرا مخفی می کنند

آنها احساسات خودرا مخفی کرده وبیش از حد جدی بوده وهنگام صحبت رفتار نامتناسب دارند.این بیماران

به شما اعتمادنکرده وجزو گروه بیماران ناراضی خواهندبود.جراحان نباید این بیماران را عمل کنند زیرا

در دوره بعد عمل آنها حاضر به مماشات نبوده و با خشم حتی تهاجم واکنش نشان می دهند.خوشبختانه چنین

بیمارانی نادرند.

 

شخصیت خود شیفته

آنها اشتغال دائمی درباره توانایی  قدرت وپرستیژ خوددارند. اغلب آنها در کار خود موفق بوده و ترکیبی از

خودبزرگ پنداری و ونبود احساس همدردی دارند.تشخیص آنها آسان است واغلب در برخورد با منشی  یا

کارمندان شما طی اولین تماس تلفنی مشخص می شوند.اولین پیام آنها این است که وقت آنها ارزشمند

بوده اما وقت شما نه.اغلب دیر می کنند زیاد  قرار را کنسل نموده بیشتر از محل کارزنگ زده وبلافاصله

پس از ورود درخواست دیدن پزشک را می کنند زیرا یک قرار ملاقات مهم در پیش دارند.آنها مدعی اند که

تنها افراد مهم ارزش وقت آنها را دارند واغلب هرگونه اقدامات پیش زمینه با پرسنل یا پرستاران را بای

پس می کنند.گرچه این بیماران استثنا خواه در ابتدا به پزشک تمکین می کنند اشکال معمولا بعدا رخ

می نماید.انها به دیدگاه دیگران اهمیت نمی دهند ودر جلسات اولیه مشاوره به چیزی گوش نمی دهند

اگر بیماری زمانی برای مشاوره نمی گذارد یا بدلایل جزئی بدون احترام و عذرخواهی آن را کنسل می کند

باید مطمئن باشید که صبر چندانی بعد از عمل برای توصیه های شما نخواهدداشت.

از آنجا که تمایلی به پذیرش مسئولیت برای تصمیم خود ندارد احتمال قبول برخی کمبود ها را نیز نخواهد

داشت .شما باید از پذیرش این شخصیت ها اجتناب کنید.

شخصیت ضد اجتماعی

سندروم “تئوری من”      گرچه شخصیت شدیدا ضد اجتماعی ممکن است بصورت واضح روان پریش

تشخیص داده شود نوع خفیف تر آن  گاه در بیماران متقاضی جراحی زیبایی دیده می شود.آنها طمانینه

ظاهری دارند که خودخواهی درونی  ونبود همدردی راپنهان می کند.انها گاه فریبکار پنهان کار بوده و

می خواهند قوانین مطب را نادیده بگیرند.برخی از آنها سابقه سوءمصرف مواد داشته وشکایات قبلی

از جراحان دارند.این بیماران اهمیتی به دیدگاه جراح نداده وعلاقه ای به گوش دادن ندارند”تئوری من”بجای

آن تنها به پیشبرد تئوری خود درباره آنچه مشکل بینی آنهاست وآن کاری که باید برای آن انجام شود تاکید

می ورزند.اینها اغلب مطالعه زیادی روی مشکل خود کرده اند ومقالات علمی همراه با ترسیم  ها با تصاویر

اصلاح شده از خود نشان می دهند.آنها معتقدند می دانند که دقیقا چه کارهای جراحی باید روی بینی آنها انجام

شود.بیماران تئوری من اغلب روند مشاوره را قطع کرده نقش راهبر را ایفا کرده واغلب در صورت ارائه

توضیح یا توصیه ای مغایر بانظرات خود با خشونت رفتار می کنند.باید اطمینان حاصل کرد که این بیماران

به مقدار کافی از واقعیات و ریسک های عمل آگاه شده اند.اگر چنین بیماری حاضر به رها کردن عقاید

خود نباشد وبه جراح اعتماد نکند باید بهتر است عمل نشود.هر بیماری که در برهه قبل از عمل خشونت

ورزد یا “اعتماد مقدس” را بشکند نباید عمل شود.

)single,immature,male,obssessive,SIMON نوع دیگری از این شخصیت سندرم

narcissitic

مجرد –  نابالغ –  مرد  – وسواسی  – خودشیفته است.بخاطر خطرات این شخصیت توجه ویژه ای بدان

شده است.این افراد بخاطر مکانیسم های بد تطابقی در معرض نارضایتی و رفتار تهدید کننده هستند.

شخصیت وسواسی اجباری

سندرم “بسته عکس ها”  اینها افراد موفقی هستند اما کمتر از آنچه هستند راضی اند وگاه کوچک

پنداری دارند.آنها اغلب مرتب و وقت شناس و وابسته هستند.آنها اغلب دستورات شما را مو بمو اجرا

می کنند .گرچه بیماران قابل اعتمادی هستند بیش از حد محتاط و معطوف به جزئیات هستندو لذا تصمیم

گیری برای آنها مشکل است.آنها گاه بارها برای مشاوره ومرور عکس ها یا برنامه ریزی عمل مراجعه

می کنند.سندرم بسته عکس ها نوع افراطی آن است.آنها انتظارات غیر واقعی دارند .آنها تصاویر قبل از عمل

یا قبل از حادثه متعددی دارند ویا تصاویر مدل هایی را که می خواهند مانند آنها شوند به شما نشان می دهند

در اکثر اوقات این تغییرات قابل حصول نیستند.البته این بدان معنی نیست که همه آنها در معرض ناامیدی

بعد عمل باشند.مشکل اصلی این بیماران غیر قابل انعطاف بودن آنهاست.کاندیدای مطلوب بیمارانی هستند

که پس از آگاهی بتوانند انتظارات خود را تغییر دهند وقبول کنند که هدف جراحی بهتر شدن است در غیر

این صورت چنانچه بیمار برخواسته های غیر واقعی خود پافشاری کند باید از خیر جراحی گذشت.آنها

بیماران خطرناکی نیستند اما اما از نتیجه عمل آزرده اند.بعد عمل مرتب نقائص جزئی را متذکر شده

از قبول تغییرات مثبت امتناع می کنند.

شخصیت دوری گزین:سندرم حواس پرت

آنها اجتماع گریز بوده واحساس بی کفایتی می کنند.آنها خودرا خواستنی ندانسته وبجای قراردادن خود در

معرض رد – خودخواسته خودرا از مردم جدا می کنند.اینها بطور واقعی دردوره تشکیل شخصیت توسط والدین

یا دوستان خود طرد شده اند وبنابراین از ایجاد تماس گریزانند.نیاز های برآورده نشده به سمت  ایجادامید های

غیرواقع از نتایج جراحی سوق داده می شود.آنها دایما واکنش های خودرا با دیگران مورد مداقه قرار

می دهند .این کار باعث ایجاد تنش  بسیار در آنها می شود که خودرا بصورت صحبت با تردید  وکم حرفی

نشان می دهد.پزشک باید بدنبال علایم بیزاری از خود شرم زیاد عدم اعتماد  فاصله گیری احساسی ونبود

هویت بگردد.آنها اغلب در ذکر شکایت خود از بینی اکراه داشته یا از گفتن آن ناتوانند.در عوض آنهابار

تصمیم را بر دوش شما می افکنند.این بی تصمیمی طی این عبارات بیان می شود”هیچوقت بینی خودرا

دوست نداشته ام اما نمی توانم بگویم چرا”.برنامه ریزی عمل برای جراح مشکل است زیرا جراح به

تنهایی مسئول تمام نتایج ناخواسته بعد از عمل است.این بیماران ریسک نارضایی بعد عمل دارند.

شکایات مبهم است مثلا”نمی دانم چی شده اما ازنتیجه جراحی راضی نیستم “.مشاوره قبل از عمل باید

معطوف به مشخص کردن نگرانی های بیمار و به چالش کشیدن عقاید منفی واغراق شده بیمار باشد

تنها در این صورت می توان تجربه جراحی موفقی داشت.

شخصیت وابسته-سندرم جراح بستوه آمده

همچنان که از اسم آن بر می آید این بیماران هم خود وهم جراحشان را بستوه آورده اند.به عبارتی

آنها “به خرید جراح”میروند ووقت زیادی را در مراجعه به جراحان مختلف می گذرانند.این امر ناشی

از عدم اطمینان در قضاوت  توانایی وتصمیم گیری خود است.این شخصیت ها اغلب نیاز فراوان به

به راهنمایی وقوت قلب از سوی همسر دوستان بستگان وحتی غریبه ها (چت روم تاپیک عمل بینی) دارند

مانند شخصیت دوری گزین آنها ترجیح می دهند شما محور مشاوره را پیش ببرید.اگر از بینی آنها بپرسید

اواز شما می خواهد که مسئولیت را بپذیرید “شما واردید. به نظر شما بینی من بهتر است چطوری باشد”آنها

از ابراز مخالفت با پیشنهادات شما اکراه دارند.وقتی در نهایت حاضر به جراحی می شوند ویژگی آنها دوره

بعدعمل رارقم می زند.این بیماران برای اطمینان از توجه شما به آنان اقدام به تمجید زیاد از شما وگاه

آوردن هدیه می کنند.با این وجود نارضایتی خودرا ابراز نکرده وبجای آن به جراح دیگری مراجعه میکنند

گاه این سندرم بااضطراب بی خوابی و افسردگی همراه می شود.برخلاف آنهایی که گروه راضی شونده

نامیده می شوند که تصمیم سریع و قاطع به خرید می گیرند وبا نتایج “خوبه” راضی می شوند این افراد

با این جمله مشغولند”اگه اینجوری بشه چی؟”آنها توانایی تصمیم گیری ندارند وباید همه راهها را بعداز

مقایسه کردن بروند.آنها دچار”فلج ارزیابی” هستند.این “مشتری جراحان”اغلب از”پشیمانی خریدار”رنج

خواهندبرد زیرا مرتب خودرا با بیماران دیگر مقایسه خواهندکرد ومرتب در این فکرند که شاید دیگر جراحان

بهتر بودند.این بیماران اگر به مشکل خود واقف شده آزادی انتخاب خودرا محدود نموده انتظارات خود را

پایین آورده ودست از مقایسه بکشند راضی تر خواهند بود.این جمله را باید در نظر داشت”بی نقص دشمن

خوب است”.باید در نظر داشت که گرچه “بی نقص” هدف غایی ماست اما قابل دسترسی نیست.

اداره بیمار ناراضی

خوشبختانه بیمار ناراضی در جراحی پلاستیک غیر معمول است.بااین حال استرس زیادی درحرفه ایجاد

می کند.برای کمک به بیمار خود در گذر از این مشکل شما باید یاد بگیرید که بر احساسات خود فائق

آمده وبر غریزه دفاع از خود مسلط شوید.بدینوسیله  می توانید به تعامل خود با بیمار ادامه داده وعمل شما

توسط بیمار ارج داده شود

عوارض خود را بپذیرید

درسی که توسط دکتر آریگو به رزیدنت های خود آموخته شده این جمله است.در طول ۴۰ سال طبابت

هیچ شکایتی از وی به ثبت نرسید .وی متقاعد شده بود که رمز موفقیتش نه مهارت جراحی بلکه مراقبت

دلسوزانه او از بیماران عارضه دار شده بوده است.برطبق فلسفه او بابیماران ناراضی یا عارضه دار شده

باید تماس گرفته شده ودرمطب دوبرابر موارد عادی ویزیت گردند.جایی که اکثر جراحان اشتباه می کنند

پیروی از تمایل خود مبنی بر اجتناب از بیماران است.همه ما از قرار گرفتن در موقعیت ها ستیزگر

اجتناب  می ورزیم.با این حال راندن بیماران ناراضی از مطب یا گوش ندادن به ناامیدی آنان وکناره گیری

ازدرمان آنان این شک را در آنان قوت می دهیم که حداکثر تلاشمان را برای درمان آنان مبذول نکرده ایم

شما باید هر تلاشی برای انجام عکس آن بخرج دهید.بانشان دادن این امر به بیمار که نگرانی های او ارزش

وقت و مراقبت مارا دارد به نیاز های بیمار پاسخ داده ایم.تنها همین کار شدت احساسات منفی بر علیه شما

را کاهش خواهدداد.

بیش از حد دفاعی نباشید

یکی از اشتباهات اصلی در مواجهه با بیماران ناراضی بیش از حد تدافعی عمل کردن است.البته ارائه

تصاویر قبل از عمل برای نشان دادن بهبود قابل ملاحظه مفید است اما با بیمار ناراضی بحث نکنید زیرا

باعث راضی تر شدن آنها نخواهد شد.مهربان وهمدرد باشید.ناامیدی خود را ابراز کنیدوسپس از بیمار

بپرسید برای راضی تر شدن بدنبال چه چیزی هستند.گاهی تنها چیزی که آنها می خواهند همدردی است

اگر فکر می کنیدنتیجه خوب است وشما حداکثر تلاش خود را بکار برده اید به آنها بگویید که گمان نمی کنید

که بتوانید کار بیشتری برای آنها انجام دهید.سعی کنید علیرغم نتایج خوب علت ناامیدی آنها را بفهمید.اگر

نتیجه کمتر از بهترین کار شما باشد قبول کنید که مشکل را می بینید ودر صورتی که قادر به رفع آن هستید

در زمان مناسب به آنها این پیشنهاد را بدهید

بگوئید متاسفم

اگر چیزی مطابق برنامه پیش نرفت اظهار تاسف کنید.فرهنگ غالب در میان پزشکان ترس از عذر خواهی

است زیرا فکر می کنند این کار نشانه پذیرش اشتباه است.سرپوش گذاشتن خطاهای پزشکی با پاسخ

احساسی منفی بیشتری همراه است نارضایی و بیماران را بیشتر کرده بی اعتمادی بوجود آورده وخطر

تعویض پزشک یا اقدام قانونی را بیشتر خواهد کرد.عذرخواهی شانس ارتباط با بیمار واداره عارضه را

بیشتر خواهدکرد.جالب است بدانید در یک مطالعه عذر خواهی موثرتر از پیشنهاد جبران مالی بوده است

برای بیمار خود سخنرانی نکنید یا او را ملامت ننمایید

برچسب مشکل زا  یا سخت گیر به بیماران اثر معکوس داشته و منصفانه نیست.گرفتن وضعیت دفاعی

باعث بهبود موقعیت نشده ومقاومت متقابل ایجاد کرده وبیما و جراح را از هم غریبه می کند.راحت است

که بیماری را بخاطر پیروی نکردن از دستورات بعد عمل نکوهش نمود اما در موارد نادری نتیجه نامناسب

صرفا ناشی از بی توجهی بیمار است.بیماری که از نظر ما مشکل زاست درمواجهه با جراح دیگر ممکن

است به گونه دیگری باشد.

سعی نکنید که مشکل را حل نمایید

پزشکان ذاتا حلال مشکلاتند.ما اوضاع را بیش از حد تجزیه و تحلیل می کنیم.در مواجهه با بیمار ناراضی

در برابر وسوسه حل مشکل مقاومت کنید.بیشتر بیماران که نگرانی های بعد عمل دارند نیاز به درک و

پذیرش نگرانی ها پشتیبانی واطمینان دهی دارند.این موضوع در هر سناریویی کاربرد دارد.اگر بیماری

در دوره نقاهت مضطرب است تنها نیاز اطمینان دهی دارد.اگر بیماری دچار عارضه ای شده باشد ممکن

است نیازمند توضیح رک و راست وقول همراهی کامل برای رفع مشکل داشته باشد.در این مورد تنها

اقدام لازم انجام هیچ کار و وفقط گوش دادن  حمایت بیمار ودرصورتی که صلاح بدانید برگشت هزینه

وعمل مجدد در صورت توانایی شما  یا ارجاع آن به سایر همکاران باشد.اگر در اول کار در مقام شریک

بیمار قرارگیرید بیشتر حس همکاری ایجاد خواهید کرد تا مخاصمه جویی.

اقدام به مداخله فوری ننمایید

ممکن است احساس کنید نیاز به عمل مجدد باشد.اما گذشت زمان بسیاری از نگرانی ها را از بین می برد

بنابراین خط مشی صبر و انتظار را در پیش بگیرید.صبر برای ۶ ماه وسپس پیشنهاد جراحی ترمیمی مناسب

است.این کار فواید متعددی دارد.اولا پاسخ التهابی زودرس از بین رفته و عمل مجدد را راحت تر خواهد

نمود.اضطراب اولیه بیمار احتمالا فروکش کرده وگاه مشکل آنقدر بهبود یافته که نه بیمار و نه پزشک

نیازی به عمل مجدد نمی بینند.تنها استثنا مواردی است که فکر می کنید مشکل بدتر شده یا با گذشت زمان

بهبود نخواهد یافت.

نگذارید بیمار انجام عمل مجدد غیر لازم را به شماتحمیل کند

اگر نتیجه عمل خوب نیست شما و بیمار می توانید روی عمل مجدد توافق کنید.البته شما تمام توانتان را

برای حل مشکل بکار خواهید برد.اما اگر بیمار نگرانی زیادی روی مشکل جزئی دارد شما قادر به بهتر

کردن نتیجه کار خود نخواهید داشت.هرچه به ایده آل نزدیکتر شوید بهتر کردن آن مشکل تر می شود

اگر با عمل مجدد موافقید برنامه جراحی خودرا تغییر ندهید یا در آخرین لحظالت تکنیک جدید بکار نبرید

این مسئله در عمل اول نیز کاربرد دارد

خانواده و دوستان بیمار را نیز درگیر نمایید

اگر بیمار تمایل داشته باشد درگیر کردن خانواده و دوستان در کاهش تنش موثر است.ممکن دیگران

نگرانی های بیمار را بهتر انعکاس داده بیمار را در پذیرش نتیجه یاری رساند.اگر جراح به بیمار بگوید

که نتیجه خوب است خدمت به خود تلقی می شود.اگر دوست بیمار  بگوید پذیرش بهتر خواهد بود

یکی از فواید این کار دیدگاه خانواده نسبت به بیمار است.برخی از افرا د فامیل از قبول مشکلات بعد

از عمل بیمارشان سر باز می زنند ومرتب توصیه های خود مبنی بر عمل نکردن را گوشزد می کنند.این

نبود حمایت احساس گناه  وانزوا را بیشتر می کند.درگیر کردن خانواده حمایت آنان از بیمار را بیشتر

خواهد نمود.

پرسنل شما باید بعنوان یک واحد عمل کنند.شما می توانید توانا ترین افراد را استخدام کنید اما آنها باید

کار گروهی را فرا گیرند.نمونه رفتاری را که از آنان انتظار دارید به آنها آموزش دهید.یک نظر نامناسب

از سوی آنان می تواند کل وجهه مطب شما را تخریب کند.پرسنل شما می تواند در اداره بیماران شما

مفید باشند.آنها می توانند فضای راحت خودمانی برای بیماران ایجاد کنند.این بدان معنی نیست که همگی روی

سر بیمار ناراضی خراب شده واورا با نتیجه عمل راضی کنند.این کار تنها شک بیمار را بیشتر خواهد کرد

در عوض پذیرش ومسئولیت پذیری آنها اضطراب بیماران را کمتر خواهد نمود

همکاران خودرا درگیر نمایید

الگور ارجاع را با همکاران خوب خود در اوایل کار ایجاد نمایید.داشتن همکاران قابل اعتمادی که

بتوانید نگرانی ها و اضطراب خودرا در باره بیماران ناراضی با آنها بیان کنید اثر مثبت عظیمی در در توانایی

شما در اداره اینگونه بیماران خواهدداشت.گاه فرستادن بیماران ناراضی تان به یک همکارنگرانی های

بیماررا کاهش می دهد.نام چندین همکار مشهوررا که به مراقبت هایشان اعتماددارید ببرید.باید بدانید

که بیمار ناراضی به همکاران ارجاعی شما با شک می نگرد وگمان می برد که شما با هم همدستید

بیمه گزار خودرا درگیر نمایید

اگر بیمار همچنان پس از گذشت زمان عصبانی بود وشما تمام تلاشتان را بکار برده بودید در صورت بدتر

اوضاع بیمه گزار خود را آگاه نمایید.ممکن است آنها دخالت کرده واز بدتر شدن وضع جلوگیری نمایند.

ممکن است آنها توصیه هایی برای شما در برخورد با قضیه داشته باشند.درنهایت اگر می خواهید عمل

مجدد نمایید یا پولی را پس بدهید باید مصالحه نامه ای از بیمار دریافت نمایید.